نامه مادر به فرزندش




















Blog . Profile . Archive . Email  


گيتار شكسته

فرزند عزیزم:

آن زمان که مرا پیر و از کار افتاده یافتی،
اگر هنگام غذا خوردن لباسهایم را کثیف کردم ویا نتوانستم لباسهایم را بپوشم
اگر صحبت هایم تکراری و خسته کننده بــود
صبور باش و درکم کن
یـــاد  بیاور وقتی کوچک بودی مجبور میشدم روزی چند بار لباسهایت عوض کنم و
برای سرگرمی یا خواباندنت مجبور میشدم بارها و بارها داستانی را برایت تعریفنمایم
...
وقتی نمیخواهم به حمام بروم مرا سرزنش و شرمنده نکن
وقتی بی خبر از پیشرفتها و دنیای امروز سوالاتی میکنم،با تمسخر به من
ننگروجوابم رابده.
وقتی برای ادای کلمات یا مطلبی حافظه ام یاری نمیکند،فرصت بده و عصبانی نشو
ووقتی پاهایم توان راه رفتن ندارند،دستانت را به من بده...همانگونه که تو
اولین قدمهایت را کنار من برمیداشتی....
زمانی که میگویم دیگر نمیخواهم زنده بمانم و میخواهم بمیرم،عصبانی نشو..روزی
خود میفهمی!
از اینکه در کنارت و مزاحم تو هستم،خسته و عصبانی نباش
یاریم کن همانگونه که من یاریت کردم
کمک کن تا با نیرو و شکیبایی تو این راه را به پایان برسانم

فرزند دلبندم،دوستت دارم...
=====================================================
 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در سه شنبه 22 فروردين 1391برچسب:,ساعت 18:54 توسط کیانا | |


Power By: LoxBlog.Com